دوباره سلام
پسر مامان سلام کلى شرمندم بخدا ولى واقعا تقصيير من نيست شيطون شدى و نميزارى حتى تلفن جواب بدم چه برسه پاى لپ تاب..اما حالا گوشى گرفتم و راحتتر وبلاگتو بروز ميکنم همه زندگيم....باورم نميشه اينقدر بهم وابسته شده باشيم عمرم...الان يک ماهى هست از پستونک گرفتمت اونم براحتى چون يه بار که سرماخورده بودى و بينيت کيپ بود نميتونستى بخورى گفتى بده و منم حسابى از فرصت سوء استفاده کردم البته شبهاى اول بد بود ولى حالا ديگه نه....حسابى بلبل زبونى ميکنى و کلمات زيادى راميگي قشنگ جمله بندى ميکنى عمر من....حسابى دوستت دارم ميبوسمت... پست بعدى عکساتو ميزارم جيگرم هستى من عشق من ...
نویسنده :
مامان زینب
1:08