تپش قلبم,عشقم,اميدزندگيم,سهيلمتپش قلبم,عشقم,اميدزندگيم,سهيلم، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

سهیل همه هستی ما

مهمونی

عزیزنازم...امروز خونه مامان بزرگ زهره ناهار دعوت بودیم...همه بودن...تو هم مثل همیشه تمیز و مرتب و خوش اخلاق نفسم....لباسهایی که مامان بزرگ محبوب برات خریده بودن پوشیدی...چقدر هم بهت میاد قربونت برم.... ...
25 فروردين 1392

سرماخوردگی

عزیزم....وقتی ازخواب بیدار شدی کلی حال نداشتی///منم بهت استامینوفن دادم...بعد شستشو هم دوباره لباس گرماتو بهت پوشوندم گلم...الهی هیچوقت مریض نباشی عشق مامان... ...
24 فروردين 1392

قول

مامانم...عزیزم....قول میدم...از این بعد همیشه وبلاگت به روز باشه نازنینم..... ...
24 فروردين 1392

حمام با بابایی

امروز من و بابایی شما را بردیم حمام...کلی کیف کردی...منم بعد بدن ناز و خوشگلتو با لوسیون چرب کردم و پیچیدمت تو پتو وشما 1خواب راحت رفتی شاه پسرم... ...
24 فروردين 1392

برای پدر بزرگ

امروز برای بار اول من و بابایی و شما رفتیم شاهرضا...جایی که سال 89 پدربزرگ،بابای بابابیی،برای همیشه ساکن شد...تا رسیدیم شما خواب بودی..بابایی گفت بزار بخوابه تا بیدار شد از ماشین پیادش کن..منم .... روح همه رفتگان شاد.................... ...
24 فروردين 1392

هشت سین

امروز اولین روز عید شده.....هفت سین ما با سهیل گلم کامل شد....امسال هشت سین داشتم.... الهی شکر عزیزنازم...پسر بی همتایم...امید زندگیم...الهی 100ساله و سالم باشی ...
24 فروردين 1392

عید

امروز اولین روز عیده و ما برای شام داری میریم خونه مامانجون رضوان...مامانجون من....قربونت برم که اینقدر نازی عمرم..... ...
24 فروردين 1392

عمه زهرا

امشب آماده شدیم تا بریم بهارستان خونه عمه زهرا و عمو سعید..شما هم مثل همیشه سرحال و تمیز و خوشگل و البته خوش اخلاق عزیز نازم... ...
24 فروردين 1392

کالسکه

امروز با مامان محبوبه رفتیم میدان نقش جهان...بابابزرگ مهدی ما را گذاشتن ما هم کلی راه رفتیم اما شما بیشترش خواب بودی...دایی محمد هم بعد اومد دنبالمون رفتیم خونه گل پسر خوب و نازم.... ...
24 فروردين 1392