۱۳ماه با عسلم
هستی نازم سلام
باورم نمیشه سیزده ماه روزها و شبها کنار هم بودیم و ثانیه هامون غرق صدای شیرینت بوده صدایی که به دنبالش خنده پدرت و شکرگذاری من بخاطر وجود شما دوتا تو زندگیمه..خیلی دوستت دارم...مستقل تر شدی و با اسباب بازیهات ارتباط برقرار میکنی و من بیشتر به کارهام میرسم..دوست داری تو آشپزخونه کنار من با قابلمه و کف گیر بازی کنی..اسباب بازی حیوانات جنگلتو میریزی تو قابلمه و میگی به به و تند تند هم میزنی...خیلی سریع راه میری و تعادلت بهتر شده..خوراکت بد نیست خداراشکر..حریره بادوم و کمی مفصل تر هنوز میان وعده بهت میدم..ژله و دنت هفته ای دوبار میخوری و خیلی دوست داری...هنوز نتونستم از شیر شب بازت کنم و خیلی دلواپس دندونات هستم..دو یا سه بار برای شیر بیدار میشی با اینکه قبلش سیرت میکنم...خواب من مهم نیست دندونهای تو مهمند خوشگلم..به جز عسل که تو دادنش بهت دودلم همه چیز میخوری...شیرپاستوریزه را راحت قبول کردی و من خوشحالم...روزی ۳۰۰سی سی میخوری...عاشق موز و پرتقالی و برای خوردنش مقاومت نمیکنی...بابت روزهای باتو بودن خدا را شاکرم
خدایاممنون که منو لایق مادر بودن کردی...ممنون بخاطر همسری که عاشقانه دوستش دارم و پسری که تموم زندگیمو بخاطرش میدم...خدایا مواظب زندگیم باش
دوستت دارم بووووووسسسس