تپش قلبم,عشقم,اميدزندگيم,سهيلمتپش قلبم,عشقم,اميدزندگيم,سهيلم، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

سهیل همه هستی ما

اصفهان زیبا

پسرک خوشگلم...عشق مامان دیروز و پریروز اصفهان بعد از سالها برف خوبی اومد و همه جا سفید و قشنگ شد و ما حسابی خوشحال شدیم.. ظهر بابا مجتبی گفت بریم بیرون برف بازی..اول من مخالفت کردم چون میترسیدم خدای نکرده سرمابخوری..اما فکرکردم شاید همچین برفی دوباره بره برای سالهای زیاد دیگه البته خدانکنه..واسه همین حسابی لباس پوشوندمت طوری که نمیتونستی راه بری و کلی غرغرکردی تامن آماده بشم..بلاخره رفتیم و کلی خوش گذشت...زاینده رود بی آب پر از برف بود و مردم داخل زاینده رود بودن..خداکنه بهار دوباره زاینده رود پرآب بشه چندتا عکس پل خواجو گرفتیم و سریع سوار ماشین شدیم و بیشتر باماشین دور زدیم... خدایا بابت برف قشتگت ممنون دوستت دارم....بووووووسسسس...
18 دی 1392

۱۳ماه با عسلم

هستی نازم سلام باورم نمیشه سیزده ماه روزها و شبها کنار هم بودیم و ثانیه هامون غرق صدای شیرینت بوده صدایی که به دنبالش خنده پدرت و شکرگذاری من بخاطر وجود شما دوتا تو زندگیمه..خیلی دوستت دارم...مستقل تر شدی و با اسباب بازیهات ارتباط برقرار میکنی و من بیشتر به کارهام میرسم..دوست داری تو آشپزخونه کنار من با قابلمه و کف گیر بازی کنی..اسباب بازی حیوانات جنگلتو میریزی تو قابلمه و میگی به به و تند تند هم میزنی...خیلی سریع راه میری و تعادلت بهتر شده..خوراکت بد نیست خداراشکر..حریره بادوم و کمی مفصل تر هنوز میان وعده بهت میدم..ژله و دنت هفته ای دوبار میخوری و خیلی دوست داری...هنوز نتونستم از شیر شب بازت کنم و خیلی دلواپس دندونات هستم..دو یا سه بار بر...
12 دی 1392

قشنگترین پسردنیا

عکس نفسم تو سیزده ماهگی...میخواستیم بریم دیدن یک نی نی...آب دهنت یقه کتت را خیس کرده...هنوز ۵تا دندون داری...۸دی دندون ۶هم بیرون زد...مبارکه نفسم... ...
12 دی 1392

بهترین پدر دنیا

پدر که باشی!!!                          پدر که باشی!!! با تمام سختیها و مشقتهای روزگار، با دیدن غم فرزندت می گویی: "نگران نباش،درست می شود،                                           خیالت تخت،من پشتت هستم"                          پدر که باشی!!! سردت میشود و کت بر شانه ی فرزندت می اندازی، چهره ات خشن میشود و دست بر نمیداری...آرام نمیگیری،تا تکه نانی نیاوری.         ...
28 آبان 1392

تولد

سلام شيرينم،عشفم،خوبى عمرم؟دو سه روز ديگه تولدته....باورم نميشه يک سال  گذشته...شب بيداريها...خنده ها گريه ها...چه روزهايي دلم براى خودم تنگ ميشه و حسابى بهم ميريزم..ولى يک خنده  تو تمام خستگيهامو از بين ميبرى هستى من...خدا را شکر ميکنم که تو را دارم و از خدا ميخوام به هرکسى دلش نى نى ميخواد زودتر دامنش سبز بشه انشاالله...امروز رفتيم واست خريد لوازم تولد...عروسک کيمدى واست خريدم...به نظرم گرون بود...انشاالله عکس تولدت   خيلى دوستت دارم خيلى...بووووووس           ...
27 آبان 1392

راه رفتن

شلام عشق قشنگم...هوراااااااا   نميدونم ميشه اسمشو راه رفتن گذاشت يانه....ولى امروز تو ١١ماه و ٢١روزگى تونستى بدون کمک چندقدم بردارى...خيلى خوشحالم...خيلى....الهى شکر...خيلى دوستت دارم ....بوووووس:             ...
21 آبان 1392

خرابکارى

اين عکس اولين اسباب بازيت هست که خرابش کردى...چيز خوبى نبود...فقط دلم خواست يادم بمونه...پرتش کردى و شکست....هزاربار فداى سرت عروسکم دوستت دارم...بووووووس   ...
21 آبان 1392

شيرخواران حسينى

سلام نفس مامان.خوبى عمرم.ديروز رفتيم بامامان محبوب مهديه مراسم شىر خواران حسينى.خيلى گل پسرخوبى بودى و اصلا اذيت و بى تابى نکردى عشقم.خيلى نميتونم بگم از مراسم چون دلم حسابى شکست بيچاره رباب....بگذريم...خدايا فقط ميخوام به هر کى بچه ميدى به حق طفل شيرخوار امام حسين سالم بدى و نفس و جون منم هميسه مراقبش باشى...دوستت دارم هوارتا....بوووووس   ...
18 آبان 1392

بازى

سلام عزيزترينم.خوبى عشق مامان؟ديروز خونه مامانجون رضوان مهمون بوديم و شما کلى با محمدحسين(پسردايى 4ساله من,فداش بشم)آتيش سوزوندى قربونت برم ....واى به وقتى بزرگتر بشى..دايي ناصر واست کلى دنت و يدونه عروسک پرندگان خشمگين خريد..مرسى دايي گلم.... اما واقعا برنامه ها و بازى هاى امروز بچه ها خيلى خشنه...من دوست ندارم...بازى بچگى عا و کارتونهاى کودکى ما بهتر و عاطفى تر بود...خلاصه خوش گذشت مهم اينکه شما تونستى براى اولين بار بدون کمک کسى خودت بلند بشى و دقايقى بايستى ماشاالله گل پسرم دوستت دارم بى اندازه..ميپرستمت...بوووووووووس       ...
16 آبان 1392